خردمایه مقاله حاضر گویاى آن است که مطالعات علوم انسانى با نگاهى پارادایمیک، تا پیش از طرح و بسط میا ن رشته گرایى، عمدتاً، براساس یکى از پارادایم هاى اثبات گرایى، تفسیرى، نظریه انتقادى، فمینیسم، پست مدرنیسم و نظریه آشوب، به عنوان پارادایم غالب، بوده است که این مسئله به نوعى یک سونگرى و یک جانبه گرایى منجر شده است. در این مقاله، هدف آن است تا با کنکاشى نوپردازانه و بهره گیرى از چارچوبى ابتکارى و منبعث از دیدگاه کثرت گرا، الگویى براى تحلیل پارادایمیک مطالعات میان رشته اى از تقاطع سه عامل به منظور نوعى مفاهمه بهتر و برداشت موزونتر از مطالعات «ساختار»، «الگو» و «فرایند» میان رشته اى ارائه شود.
در این راستا، مفهوم نوظهور بازاریابى کارآفرینانه به مثابه مصداقى میان رشتگى، که از تلفیق وجوه دو رشته علمى بازاریابى و کارآفرینى در مطالعات مدیریت ناشى شده است، مطرح و مصادیق آن در این نقش هنگارى ابتکارى، جانمایى شده است. بدین ترتیب، نتیجه گیرى شده است که در پژوهش هاى میان رشته اى و نوظهور، توجه توأمان به پارادایم هاى مذکور و شناخت هریک از مطالعات در حوزه هاى مختلف مى تواند در راستاى درک بهتر حقیقت و رهایى از قیدوبندهاى تفکر وابسته به متن و محتوا راه گشا باشد و مانع کوته نگرى و یک جانبه گرایى شود جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید