شعر و موسیقی کنفوسیوس سرشار از توجه به انسان دلی است، شعر و موسیقی که غم های بزرگ و شادی های بزرگ مردم را گزارش می دهد. و ابزار پرمعنایی است که فرد را با جامعه پیوند می دهد و اثری هماهنگ در حیات تربیتی وی دارد. همانگونه که افلاطون موسیقی را تلاشی برای هماهنگی روح فرد با جهان هستی می داند، کنفوسیوس نه تنها شعر و موسیقی را ابزاری سودمند می داند که در همه ابعاد وجود آدمی تاثیر می گذارد، بلکه هدف آن را رسیدن به انسان دلی که انسان را از هر گونه اضطراب و دلهره آزاد می سازد بیان می کند.”
آنچه که در اندیشه های هنری کنفوسیوس قابل طرح می باشد این است که وی احساسات و نیازهای متعادل زنان و مردان را درک می کرد و در واقع نماینده تعادلی است که هم لذت طلبی مفرط و هم ریاضت کشیدن بی معنی را منع می نمود و به عنوان یک نابغه بزرگ، طریق اعتدال و گریز از بی سامانیِ درونی را برای انسان ها مطرح نمود. در واقع کنفوسیوس هرگونه افراط گرایی در شعر و موسیقی را منکر می شد و افراط گرایی را ابزاری برای فروپاشی انسان و جامعه می دانست به همین جهت است که وی تعادل و توازن فرد را که اساسی عقلانی داشته باشد می پسندید. و در غیر این صورت آن را بحرانی اسف انگیز برای بشریت می دانست.
از سخنان اوست که:«نفرت دارم از موسیقی و شعری که اعصاب را به لرزش می آورد… و مرگ و نابودی به همراه دارد… آوخ! می خواهم تا پایان زندگی از اینجا بگریزم.» جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید