معمولاً قرون وسطی را دوران زوال ادبیات نمایشی دانسته اند، زمانی که قدرت کلیسا «بازیگری» را ناجور می دانست، مگر آن که خود بر آن نظارت یا در آن شرکت داشته باشد. این گفتار، با نگاهی به پاره ای از شگردهای مردم در اجرای نمایش های رایج در اروپای غربی در قرون وسطی، به نقش پویای مردم در دگرگونی و شکل دهی متون نمایشی آن دوران می پردازد. با این سخن، می توان گفت که متون نمایشی قرون وسطی خود جایگاه تنش های سیاسی- اجتماعی میان دستگاه های قدرت و مردم بوده است و، بر خلاف تلقی رایج، مردم با «دستکاری» متون مصوب، دیدگاه های خود را وارد هرم قدرت می کردند و این روند به سرشاری اصول زیبا شناسی ادبیات نمایشی کمک کرد. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید