دلبستگی به خدا در بافت فرهنگ اسلامی: پایه های نظری، ساخت و رواسازی ابزار اندازه گیری

همانطور که ایجاد رابطه دلبستگی ایمن در کودکان برای رشد و ارتقای سلامت آنان در بزرگسالی یک امر حیاتی تلقی می شود، شکل گیری و تحول دلبستگی ایمن به خدا نیز می تواند در شکوفایی معنوی، سازگاری، سلامت و بهزیستی انسانها نقش اساسی داشته باشد. تا به حال مقیاس های متعددی(مثلاً روات و کرکپاتریک، 2002؛ بک و مک دونالد، 2004) در بافت فرهنگ مسحیت ساخته شده که توسط پژوهشگران اسلامی نیز در برخی تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته اند. در صورتی می توان تحقیقات بین فرهنگی در مورد سازه دلبستگی به خدا و نتایج روانشناختی آن انجام داد که سازه مورد نظر از لحاظ تئوریکی، الهیاتی و آزمایشی ارتباطش با فرهنگ و دین خاصی مورد بررسی قرار گرفته و اعتبار نظری و عملیاتی آن محرز شده باشد. پایه های نظری و الهیاتی به کارگیری دلبستگی به خدا در بافت فرهنگ مسیحی قبلاً مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که در مورد پایه های نظری و الهیاتی دلبستگی به خدا در فرهنگ اسلامی تحقیقی صورت نگرفته است و آزمون های معتبر و روا در این زمینه ساخته نشده است. پژوهش حاضر اهداف زیر را دنبال می کند: الف) کشف و ارائه پایه های نظری و الهیاتی دلبستگی به خدا در فرهنگ اسلامی ب) ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به خدا بر مبنای پایه های نظری که از متون اسلامی استخراج شده است. در رسیدن به هدف اول متون اسلامی بررسی شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای متون اسلامی و استنباط هرمنوتیکی پایه های نظری دلبستگی به خدا استخراج گردید. در راستای رسیدن به هدف دوم مقیاس تهیه شده (46 سوالی) بر روی 313 نفر از مسلمانان در کشور استرالیا اجرا شد. نتایج نشان داد که مقیاس مورد نظر دارای 6 عامل مشخص در ارتباط با الگوهای خود و دیگران بوده و در کل از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل نشان داد که در اسلام تئوری دلبستگی به خدا وجود دارد که با مبانی دینی سازگار است و می توان با استفاده از این مبانی، مقیاس معتبری برای اندازه گیری تفاوت های فردی در ابعاد دلبستگی به خدا در اسلام ساخت. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید