آندره مکین (Andreï Makine)، نویسنده روسی تبار مقیم فرانسه در رمان های اولیه خود، با لحنی غنایی و پر شور از غرب سخن می گوید. او غرب را بهشت گمشده ای می داند که جذاب و رویایی است و نمادی از هرآنچه مخالف روسیه روزگار کودکی اوست. به مرور، در پی مهاجرت به فرانسه، ایده آل اولیه در ذهنش درهم می شکند و واقعیت در برابرش رخ می نماید. بنابراین هرچه بیشتر در آثار او پیش می رویم، دو اصطلاح شرق و غرب بیش از پیش در هم می آمیزند، مبهم و گنگ می شوند و شور و شوق ابتدایی، جای خود را به نگاهی کاملاً انتقادی می دهد. آتلانتید روسی جای آتلانتید فرانسوی را می گیرد و نگاه نوستالژیک مکین در آثارش تجلی می یابد. در این میان، سفر، که درونمایه نوشته های اوست، دستمایه پرداختن به هویت، برخورد میان واقعیت و خیال، و مسایل پدیدآمده از برخورد میان دو فرهنگ و زبان می شود. این مقاله بر آن است تا به روند شکل گیری این نگاه انتقادی و چگونگی جایگزینی آتلانتید روسی به جای آتلانتید فرانسوی در آثار مکین بپردازد و تاثیر این نگاه را بر سبک او بررسی کند، سبکی که جادوی ادغام گذشته و حال، رویاها و واقعیت و پناه بردن به گذشته و خود را به دست رویاها سپردن است. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید