چگونگی شناسایی موارد دستوری شدگی

در طی فرایند دستوری شدگی عناصر واژگانی تبدیل به امکانات دستوری می شوند یا اجزای دستوری ویژ گی های دستوری جدیدی را کسب می کنند. زبان شناسان با مطالعه گستره وسیعی از زبان ها سعی کرده اند تا ساز و کار ها و اصول حاکم بر دستوری شدگی را دریابند. دستوری شدگی طی گذر زمان اتفاق می افتد، بنابر این وجود متون مکتوب از گذشته یک زبان می تواند کمک زیادی به ما در شناسایی موارد دستوری شدگی نماید. با این حال می دانیم بسیاری از زبان ها (از جمله تعداد زیادی از زبان های ایرانی) دارای متون مکتوب قدیم نیستند و از گذشته آن ها تقریباً هیچ اثری بر جای نمانده است. بسیاری از زبان ها حتی خط ندارند و مکتوب نشده اند و زبان شناسان تنها تعدادی از آن ها را به لحاظ همزمانی توصیف نموده اند. علیرغم این کاستی ها، آشنایی کافی و وافی با اصول و ساز و کارهای دستوری شدگی می تواند به ما در شناسایی موارد دستوری شدگی حتی در زبان هایی که کمتر توصیف شده اند، کمک اساسی کند. زبان شناسان زیادی در مورد اصول و ساز و کارهای دستوری شدگی صحبت نموده اند. بعضی اوقات می توان شباهت ها و تفاوت های زیادی را در آراء آن ها مشاهده کرد. ما در این مقاله در توصیف اصول دستوری شدگی از مقاله کلاسیک هاپر (1991) استفاده کرده ایم؛ مهم ترین ساز و کارهای دستوری شدگی نیز بر اساس ویشر (2006) است. برای روشن تر شدن هر یک از این اصول و ساز و کار ها، به تفکیک مثال هایی از فارسی ارائه شده است. در پایان این مقاله به این نتیجه خواهیم رسید که استفاده از اصول دستوری شدگی بیش از ساز و کار ها می تواند به ما در شناسایی موارد دستوری شدگی کمک نماید. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید