یکی از عواملی که بر ارتفاع خط تعادل آب و یخ اثر می گذارد، مقدار انرژی دریافتی از خورشید است که به عوامل متعددی، از جمله زاویه تابش، عرض جغرافیایی، مقدار و جهت شیب دامنه ها و … بستگی دارد. در این جا کوشش شده است با استفاده از زاویه تابش خورشید و روابط فیزیکی، میانگین انرژی دریافتی روزانه در طی سال بر سطوح ارضی، در هر مقدار شیب و در هر جهت جغرافیایی محاسبه شود. در مرحله بعدی، با در نظر گرفتن دمای ثابت صفر درجه سانتی گراد (برای برآورد برف مرز دایمی) و دمای پنج درجه (در برآورد ارتفاع خط تعادل آب و یخ) و مقایسه ( comparative ) مقدار انرژی دریافتی سطوح ارضی که شیب یکسان، ولی جهت جغرافیایی مخالف هم دارند، تفاوت مقدار انرژی دریافتی از خورشید آنها برآورد گردید و سپس مقدار تفاوت انرژی به تفاوت ارتفاعی تبدیل شد؛ و به این ترتیب، تفاوت ارتفاع خط تعادل آب و یخ در سطوح ارضی مختف به دست آمد. هر چند اعداد برآوردی ارتفاع برف مرز دایمی و خط تعادل آب و یخ، رقوم ارتفاعی هستند که با ارتفاع کنونی بسیاری از ناهمواریهای ایران منطبق نیستند، ولی با توجه به پایین بدن ارتفاع برف مرز دایمی و خط تعادل آب و یخ دورههای یخچالی کواترنری، می توان نتایج حاصله را به گذشته نیز تعمیم داد. از بررسی به عمل آمده، می توان چنین نتیجه گرفت: 1- در صورتی که افت محیطی دما، در هر صد متر افزایش ارتفاع 48 صدم سانتی گراد باشد، با کاهش 5 درجه تا 12 درجه سانتی گراد دمای ایران زمین در دوره کواترنری، ارتفاع برف مرز دایمی 1042 تا 2500 متر پایین تر از ارتفاع برآوردی بوده است؛ 2- بیشترین تاثیر جهت شیب سطوح ارضی بر تفاوت ارتفاعی خط تعادل آب و یخ، در دامنه هایی دیده می شود که امتداد کوهستانی آنها، غربی- شرقی باشد؛ 3- امتداد شمالی- جنوبی ناهمواریها، هیچ اثری بر تفاوت ارتفاع خط تعادل آب و یخ ندارد. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید