بررسی رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی با میزان به – زیستی ذهنی و شادمانی در جمعیت شهر تهران

به_زیستی ذهنی مفهومی کلی و یکپارچه است و به ارزیابی و ادراک شخصی افراد از کیفیت زندگیشان اطلاق می شود. این ارزیابی شخصی بر اساس میزان رضایت از زندگی و تعادل بین هیجانات مثبت و منفی است. به_زیستی ذهنی دارای دو مولفه هیجانی و شناختی است و یکی از مؤلفه های زندگی خوب و نیز از شاخصهای سلامت روان محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی به_زیستی ذهنی و شادمانی در جمعیت بزرگسال شهر تهران بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و شغل از دیدگاه روان شناسی مثبت نگر است. جامعه آماری شامل افراد بالای 20سال هستند. شمار کل آزمودنی ها، 400 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس به_زیستی ذهنی و شادمانی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد متغیرهای جنسیت و وضعیت تاهل تفاوت معناداری در میزان به_زیستی ذهنی ایجاد نمی کند . اما متغیرهای تحصیلات، سن و شغل تفاوت معناداری را در سطح 01/0 در میزان به_زیستی ایجاد می کنند اما این تغییرات خطی و یکنواخت نیستند. همچنین نتایج حاکی از این است که متغیرهای جمعیت شناختی مذکور در میزان شادمانی تفاوت معناداری را ایجاد نمی کنند. متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق وارد معادله رگرسیون شدند و به ترتیب اولویت سه متغیر تحصیلات، سن و شغل سهم بیشتری در تبیین به_زیستی ذهنی داشتند. سهم ویژگیهای جمعیت شناختی در تبیین به_زیستی، 08/0در صد بود. یافته های این پژوهش با یافته های مطالعات دیگر، مبنی بر اندک بودن سهم ویژگیهای جمعیت شناختی در میزان به_زیستی همخوانی دارد. جهت خرید روی لینک زیر کلیک کنید